پرسشی از محضر علامه مصباح یزدی

پرسش:

دورنمایی از چگونگی مبارزه دشمنان با نظام اسلامی و مردم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ترسیم نمایید.

پاسخ:

مبارزه ی دشمنان با نظام اسلامی و مردم ایران جلوه ای از رویارویی حق و باطل است که ریشه در تاریخ و سابقه ای به طول حیات بشر دارد. پیوسته زورمداران و فتنه جویان دنیاپرست انبیاء و پیروان آنها را که به هیچ قیمتی زیربار ستمگران و زورگویان نمی رفته اند، دشمنان خویش می دانسته اند و با تغییر و پیشرفت زندگی بشر فعالیّت و دشمنی خود را به شکل علمی تر و پیشرفته تری ادامه داده اند.
بعد از جنگ جهانی دوم و خارج شدن کلیسا یعنی مظهر قدرت دین در اروپا از صحنه، زورمداران و سلطه جویان عالم جهان را بین خود به دو قطب سرمایه داری غرب و مارکسیستی شرق تقسیم نمودند و با تحمیل قدرت خود و سرکوب دیگران مجال ظهور قدرت دیگری را نمی دادند. تا اینکه در سه دهه اخیر در راستای همان سیر تاریخی با نهضت و حرکت شگفتی سازی در خاورمیانه و ایران مواجه شدند که این بار نیز دینداران و مؤمنان حقیقی و تسلیم ناپذیر در برابر آنها ایستاده بودند و علیرغم سرکوب ها و فشارها بالاخره نهضت اسلامی ایران در پرتو هدایت بزرگمردی از پیروان انبیاء و با کمک تعالیم دین اسلام و یاری مردم مسلمان بدون استفاده از روشهایی شبیه به کودتا و یا برخوردهای نظامی تند و خشن توانست حکومت دست نشانده غرب را به زانو درآورد و با تشکیل حکومت اسلامی قدرتی بدون اتکاء به غرب و شرق در این منطقه پدید آورد.
طبیعی بود که دشمنان با تجربه هایی که در طول تاریخ در مبارزه با دینداران داشتند به انواع فعالیت ها و توطئه ها دست یازند. به علاوه آنچه که به طور خاص به آنان کمک می کرد آشنایی بود که در مدت سالیان تسلط و استعمار خود در این منطقه، از قومیّت ها و ویژگی های اجتماعی این سرزمین داشتند و شناسایی و مطالعه ای که روی جریانها و چهره های فعّال در تحولات اجتماعی و سیاسی انجام داده بودند و اطلاعی که از ساختار قدرت و گروهها و اشخاص طالب قدرت و حکومت بدست آورده بودند که با به کارگیری تمام این عوامل به طرّاحی دسیسه های خود پرداختند.
با تحریک و دامن زدن به اختلافات قومی و به کارگیری گروهکهای معاند و قدرت طلب و تجهیز آنان، کشمکش و جنگ داخلی به راه انداختند و تجزیه ایران را دنبال کردند با نفوذ و جای دادن افراد در دستگاههای حکومتی و مدیریتی سعی در انحراف مسیر انقلاب نمودند و از سویی به ترور و کشتن چهره های اصلی انقلاب دست زدند. همزمان به تبلیغات منفی جهانی و فشارهای بین المللی و تحریم و محاصره اقتصادی اقدام کردند که شاید سختی معیشت و فشار زندگی مردم را مأیوس نماید و به این تصور که نهال تازه نهضت را بخشکانند جنگ تحمیلی و نابرابر هشت ساله را به راه انداختند.
با وجود تمامی این توطئه ها، از آنجا که ملت مسلمان ایران در پرتو اعتقاد و ایمان و چنگ زدن به ریسمان الهی و پیروی از رهنمودهای رهبر بزرگ خود (رحمه الله)،‌ مشمول عنایات و امدادهای حق بود این حرکات با تمام خسارات و صدمه های انسانی، طبق وعده های الهی نتیجه ای معکوس داشت و سبب تصفیه و خالص شدن جریان اصیل انقلاب و پیدا شدن خصلت خودباوری و اتکاء به نفس در میان مردم گشت و به وحدت و عزت و استقلال و بارور شدن فرهنگ دینی و جلوه گر شدن ارزشهای ایثار و شهادت انجامید که بدون این وقائع و از طریق عادی ممکن نبود و یا سالیان درازی را طلب می کرد.
فهم و قدرت دشمنان نارساتر از آن است که تا این ملت در افق والا و قله رفیع ایمان قرار دارند، بتواند از دسیسه و تلاش خود نتیجه ای بگیرد.
آنها به این ضعف خود پی بردند و به مطالعه و شناسایی عامل اصلی حمایت مردم از حکومت اسلامی و انگیزه تحمل این سختیها و گرفتاریها پرداختند و دریافتند که این حمایت عمومی ریشه در اعتقاد و دین آنها دارد. مردمی که تابع مکتب اهل بیت (علیهم السلام) هستند و الگوی خودشان را از ائمه اطهار و از سیدالشهداء (علیهم السلام) گرفته اند برای تحقق آرمانهای اسلامی از جان و مالشان و همه عزیزانشان می گذرند و تا این اعتقاد هست که باید دین حاکم باشد و سر رشته حکومت در دست دین شناسان و دین مداران باشد که در رأس آنان ولی فقیه قرار دارد، امکانی برای سرنگون کردن حکومت اسلامی نخواهد بود. در نتیجه زنجیره ی توطئه ها و فعالیت های آنان اعتقادات و فرهنگ دینی مردم را نشانه گرفت و از آنجا که نسل انقلاب رو به میان سالی و پیری نهاده است و آینده از آنِ جوانان است و اکثریت جامعه ما را قشر عظیم جوانان تشکیل می دهند هدف این تهاجم به طور عمده همین جوانان هستند یعنی کسانی که به خاطر فاصله ی زمانی کینه ها و توطئه های دشمن در نظرشان محدود و یا کم رنگ است و نه از رژیم طاغوت و جنایات و ستم های آن اطلاع درستی دارند و نه از فداکاریهای مردم مبارز در پیش از انقلاب و بعد از آن و تنها خواسته های خودشان را دارند خواسته هایی که گاهی محور آنها را مادیات و هوسها تشکیل می دهد. و از سویی، دسیسه ها و توطئه های دشمن را در نظرشان توهم وانمود می کنند غفلت از این حقایق راه را برای دشمن هموار کرده و تهاجم آنان را به یک شبیخون مبدّل کرده است.
شکل اجرای این توطئه یک برنامه دراز مدت فرهنگی است و آنها سعی می کنند با محاسبات و تجارب زیادی که دارند، از راههای گوناگون به داخل کشور نفوذ کنند و مرکزی جهت نشر افکار و ایده های خود فراهم نمایند و طبعاً نشر این افکار به وسیله ی یک گروه روشنفکر میسّر خواهد بود لذا سعی دارند پایگاهی را در میان مراکز فرهنگی و دانشگاهی به وجود آورند و توسط عناصر دست نشانده و فریب خورده و با وسایط مرموز خود افراد ناآگاه و ضعیف الایمان را بفریبند و آنها را به سمت اهداف خود سوق دهند و شکوک و شبهاتی را که موجب سستی عقیده و بی تفاوتی نسبت به دین و حکومت دینی و کسانی که به نام دین حکومت می کنند می شود در جامعه ترویج و پخش نمایند تا زمینه را برای خواسته ها و اهداف آنان فراهم سازد.
منبع مقاله :
مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1391)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ اول